محمد سلیمی

یادداشت برگزیده در اولین دوره جشنواره علوم انسانی عمار

یکی از مسائل امروز علوم انسانی در کشور ما، ناکارآمدی( ایفای نقش کم­ اثر و پُر ایراد) آن در حل مسائل کشور است. شاهد این ادعا اقتصاد ما، سازمان­های ما، نظام آموزش ما، رسانه ما و مواردی از این دست است. البته عملکرد علوم انسانی مبحثی پیچیده و چند بعدی است اما این نوشته سعی در معرفی و بررسی اولیه یکی از این ابعاد و معرفی راهکاری ساده و قابل اجرا برای دیده­ شدن آثار علوم انسانی در زندگی مردم را دارد.

در موضوع کارآمدی علوم انسانی حداقل دو حوزه عملیاتی وجود دارد که یکی حوزه «کاربردی­ سازی علوم انسانی» و دیگری حوزه «عینی­ سازی علوم انسانی» است. کاربردی­ سازی در ادبیات علمی و عرفی شناخته شده­ تر است اما مفهوم عینی­ سازی علوم انسانی تقریبا اولین بار در سال 1396 بکار گرفته شد[1]. کاربردی­ سازی ناظر به کاربرد علوم انسانی در حوزه­ های فناوری، فناوری اطلاعات، کسب و کار، مدیریت بخش عمومی و مواردی از این دست است. از خروجی­ ها و نمونه­ های کاربردی­ سازی شده در این حوزه می­توان به سامانه­ه ای سنجش ویژگی­های شخصیت، مراکز مشاوره تخصصی روان­د رمانی، مراکز عارضه­ یابی کسب­ و­ کار و غیره اشاره کرد. اما عینی­ سازی به ارتباط علوم انسانی در حوزه سینما، رسانه و تولید محتوا اشاره دارد. دلیل تفکیک این دو حوزه عملیاتی، تفاوت در ماهیت، بازیگران و خروجی آنهاست که تمرکز بر هریک از این حوزه ها بی­ شک نتیجه را اثربخش ­تر خواهد نمود.

عمده تمرکز ما در این نوشته بر عینی­ سازی علوم انسانی است که در تعریفی ساده، حرکت از مفهوم (Concept) به تصویر(Image) است. به عبارت دیگر عینی­ سازی فرآیند تبدیل متن علمی(Paper) شامل مقاله، کتاب و … به محتوای رسانه(Media) مثل فیلم، عکس، بازی یا مواردی از این دست است. جایگاه تولید و انباشت مفاهیم و متون علمی در دانشگاه­ها، مراکز پژوهشی و اندیشکده­ هاست و تولید محتوای رسانه در سینما و تلویزیون انجام می­ گیرد. طبیعی است که باید بین این دو حوزه یک ارتباط منطقی و طبیعی شکل بگیرد تا این دو حوزه بتوانند با یکدیگر گفتگو و مراوده داشته باشند.

اگر بخواهیم بین دو حوزه اشاره شده ارتباط برقرار کنیم، حوزه اول (تولیدکنندگان علوم انسانی) باید بتواند برای مشتریانش (حوزه سینما و تلویزیون) ایجاد ارزش کند که البته بالعکس آن نیز متصور است. این ارزش باید برای هر یک از طرفین (مشتری) به گونه­ ای قابل اعتنا باشد که بابت آن هزینه (مادی و غیرمادی) پرداخت کند و در این دادوستد کانال­های توزیع، جریان­های درآمدی، ساختار هزینه و دیگر پارامترهای مورد نیاز در یک اکوسیستم کسب­ و کاری وجود داشته باشد تا ارتباط بر اساس یک عرضه و تقاضای طبیعی و مبتنی بر نیار شکل بگیرد.

با وجود اینکه سالهاست بحث ارتباط دانشگاه­ها با جامعه و صنعت مطرح شده است اما این حرکت بیشتر در حوزه کاربردی­ سازی بوده است نه عینی­ سازی، لذا نمی­توان انتظار داشت که دانشگاه­ها و مراکز پژوهشی بیایند و در این بخش فعالیت داشته باشند چون اولا اقدامات آنها تابع دستورالعمل­های دولتی و بالادستی است، ثانیا استعداد و شرایط لازم برای فعالیت در این حوزه (عینی­ سازی) را ندارند، و ثالثا سرعت و ساختار آنها برای جریان­ سازی بسیار کند است. پس باید برای فعال­سازی این حوزه، سناریوی دیگری را دنبال نمود.

در ایده عینی­ سازی علوم انسانی، در طراحی رابطه منطقی و مبتنی بر عرضه و تقاضای طبیعی(اکوسیستم) بین علوم انسانی و سینما، عرضه باید بر اساس تقاضا، شکل بگیرد. در این شرایط باید از استراتژی نیازسازی(بازارسازی) استفاده نمود. باید از طرف دوم (سینما و رسانه) شروع کرد. در این مرحله پرسش این سوالات می­تواند ما را کمک کند که: تهیه کنندگان برای چه چیزهایی هزینه می­کنند؟ و مردم برای چه فیلم های پول می­دهند؟ پاسخ به این سوالات می­تواند ارزش که همان گمشده ماست و سازوکار به جریان انداختن آن را نمایان کند.

با اندکی تامل در ترکیب هیات داوران جشنواره­ های هنری متوجه می­شویم که در این ترکیب، عمده داوران آثار را براساس شاخص‌های فرمی داوری و ارزیابی می­کنند و به غیر از یک متخصص نویسندگی و متن، رسما متخصص دیگری در حوزه محتوا در این ترکیب نیست. حال اگر در این ترکیب یک کرسی ایجاد شود تا میزان عینی­ سازی، علمیت، و ایجاد ارتباط کانتکس­ های علمی و ژانر اثر را بررسی کند، ارزش مورد نظر ما شکل گرفته است و قطعاً نتیجه تغییر خواهد داشت. این یک سازوکار است که در آن به مرور تهیه­ک نندگان برای بالابردن سهم اثر خود از جوایز جشنواره­ ها، جلب افکار عمومی به ویژه نخبگان و فرهیختگان، و عنی­ سازی اثر، در چینش عوامل (کست)[2] اثر خود به دنبال فیلسوف، جامعه­ شناس یا یک متخصص متناظر با ژانر خود خواهند رفت چنانکه که امروز در برخی آثار تاریخی، پزشکی، حقوقی، و جناحی که در آنها حیطه تخصص، مرزبندی مشخص ­تری دارد از مشاور مرتبط استفاده می­شود.

از دیگر سازوکارهای نفوذ دادن علوم انسانی در سینما و تلویزیون یا به عبارت دیگر نیازسازی و ایجاد ارزش برای مخاطب و مشتری که در اینجا سینما، تلویزیون و مخاطبان آنها هستند، نفوذ در نظام آموزش سینماست. امروزه در آموزشگاه­های سینمایی و حتی دانشگاه­ها مباحث علوم انسانی به طور جدی مورد توجه نیست. یکی از شواهد این ادعا تجربه زیسته مولف چه در دوره هنرآموزی فیلمسازی و چه در دوره تدریس در کارگاه­هایی با عنوان «سینما و پژوهش­های علوم انسانی[3]» برای هنرجویان سینما است.  براساس این مشاهده و بررسی میدانی، هنرجویان حداقل آشنایی با زمینه­(Contex)­های علوم انسانی و ایجاد تطبیق و تناظر آنها با ژانرهای سینمایی را داشتند. درصد بسیار زیادی از این هنرجویان جوان با مفاهیمی مانند سوال(Ask)، مسئله(Problem) یا موضوع(Subject) برای انتخاب سوژه آشنایی نداشتند. عمده آنها فیلم­هایشان را بر اساس سوال شخصی می­ساختند تا، بر اساس یک مسئله با شمولیت بالا و درصدی منطقی از ترکیب احساس و عقلانیت که این خود از موارد آسیب­زا در بدنه سینما و تلویزیون چه در شکل آماتور و چه در شکل حرفه­ای آن است.

سازوکار عملیاتی در این بخش 1- طراحی دروسی برای آشنایی با کانتکس­ های علوم انسانی و کسب مهارتهای ارتباط با متون و افراد این حوزه ؛ 2- در نظرگرفتن شاخص ارزیابی فعالیتهای عملی و اعطای گواهینامه براساس  این فعالیتها؛ 3- توانمندسازی فیلمسازان و نویسندگان از طریق برگزاری رویدادهای آموزشی و ترویجی نظیر کارگاه­ها و دوره­های آموزشی و 4-  حمایت از آژانسهای پژوهش فیلمنامه، استارتاپ­ها و شرکتهای خلاق در زمینه غنی­ سازی فیلمنامه با علوم انسانی است. حمایت از آژانسهای پژوهش فیلمنامه، استارتاپ­ها و شرکتهای خلاق در زمینه غنی­ سازی فیلمنامه با علوم انسانی، یکی از راهکارهایی است که در زیست­ بوم فرهنگی کشور می­تواند در ارتقاء ارتباط سینما و حوزه علوم انسانی نقش مهمی ایفا کند که البته سازوکار این بخش مفصل و در مقالی دیگر قابل بحث و ارائه می­باشد.

جشنواره های هنری مثل فجر، عمار و… به عنوان سازوکاری جنبش ­آفرین و پیشرو، این بنیه را دارند تا با ساختارشکنی در ترکیب جشنواره­ ها در ابتدا، در ترکیب داوران جشنواره فیلم خود این ساختار را بنا بنهند و به پژوهش، میزان بهره­ گیری از یافته­ های علمی، و عینی­ سازی در آثار عرضه شده جایزه اعطا کند تا به مرور یافته­ های علوم انسانی که توسط پژوهشگران در زمینه­ های روانشناسی، علوم تربیتی، فلسفه، کلام، مدیریت، اقتصاد، سیاست، حامعه­ شناسی، تاریخ و دیگر زمینه­ های علوم انسانی تهیه شده است ، در سبد فرهنگی و تفریحی مردمی که بر سر این سفره نشسته اند قرار بگیرد و زمینه شکوفایی عقل و بیداری فطرت آنها گردد.


[1] – این عنوان در قالب ایده «راهکارهای عینی سازی پژوهشهای علوم انسانی از طریق طراحی و تولید محصولات/خدمات فرهنگی و هنری» توسط مولف در سال 1396 در مرکز رشد علوم انسانی پارک علم و فناوری استان قم پذیرش شد و در موسسه فناور «رسانه دانش نورا» پیگیری می­شود.

[2] – Cast

[3] – ایده و طراحی این دوره توسط مولف بوده که با رابزنی فراوان و علیرغم برخی مقاومتها، سه دوره برگزار شد.

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست
باز کردن چت