چطور مهارت‌های اجتماعی را به کودک خود آموزش دهیم؟

مقدمه ای بر مهارت های اجتماعی کودکان:

تعریف مهارت های اجتماعی :

مجموعه توانمندی هايی است که موجب موفقيت در زندگي اجتماعی فرد مي شود.
هر فرد براي زندگي موفق در يک جامعه، علاوه بر  مهارت های فردی به مهارت های ديگري نياز دارد که از آن به نام مهارت های اجتماعی ياد مي کنند.
کودکان برای آن که خودشان را با اجتماعی که در آن زندگی می کنند، سازگارتر کنند باید انواع مهارت های اجتماعی مختلف را بیاموزند.
مهارت های اجتماعی کودکان در برگیرنده طیف وسیعی از توانایی های گروهی ، از آغاز ، حفظ و پایان یک مکالمه ساده تا تشخیص علائم ارتباط اجتماعی و حتی پیچیده ترین آن ها مثل ، فرایند حل مشکل و تعارض است.
والدین می توانند مهارت های اجتماعی کودکان را با استفاده از روش های گوناگون مثل مدل سازی ، نقش بازی کردن و اجرای نمایش و تمرین به فرزندانشان بیاموزند.

بیانات چهره ای مثل خندیدن،رعایت فاصله اجتماعی نسبت به دیگران،چگونگی صدا،احوالپرسی با دیگران،گفتگو کردن،بازی و کارکردن با دیگران،جلب توجه و درخواست کمک،مهار پرخاشگری ،آراستگی و بهداشت پایه و اساس مهارت های اجتماعی کودکان هستند.

تاثیر والدین در مهارت های اجتماعی کودکان:

ما به تغذیه فرزندمان خیلی اهمیت می دهیم ،بهترین غذا و لباس را با قیمت بالا می خریم،به خاطر مدرسه خیلی نگران هستیم،هزینه های بالایی را صرف آموزش بچه ها می کنیم.
اما چقدر به رشد مهارت های اجتماعی کودکان خود توجه می کنیم؟
اینکه چقدر به هم بازی و نقش همسالان در زندگی فرزندمان توجه می کنیم؟
خب نقش پدر و مادر مهم است ولی هرگز نمیتواند جای بازی و هم بازی را برای فرزند ما بگیرد.
در زمان های گذشته خانواده های پرجمعیت و با  تعدد فرزندان این مشکل را نداشتند، به خاطر اینکه فرزندان بزرگتر می توانستند در تعامل با فرزندان بعدی به رشد زبان آموزی و خیلی از مهارت های دیگر اونها کمک کنند و یک جورایی کار پدر و مادر رو هم راحت می کردند.
ارتباط فامیل،ارتباط دوستان و همسایگان زیاد بود.
ولی امروزه در جوامع شهری با آپارتمان های کوچک ،پدر ومادر های درگیر شغل و اینکه اکثرا تنها ممکن است زندگی کنند و از فامیل و خانواده به دور باشند،بچه ما از نعمت هم بازی محروم است.
بنابراین چیکار میتونیم بکنیم که این مشکل کمبود مهارت های اجتماعی کودکان را برطرف کنیم؟
خب خیلی از خانواده ها به این فکر میکنند که ما چاره ای نداریم و منتظر می مانند تا بچه راهی مدرسه شود تا اونجا مهارت های اجتماعی را بتواند کسب کند. ولی خیلی دیر هست چون تازه با رفتن به مهدکودک مشکلات ناسازگاری و مشکلات مربوط به رشد اجتماعی بچه شروع می شود و باید خیلی زودتر از این به فکر افتاد.

نشانه های کمبود مهارت های اجتماعی کودکان و اوتیسم:

ممکن است فرزند شما با مادر و تاحدودی هم پدر ارتباط خوبی داشته باشه اما وقتی با غریبه ها مواجه می شود ممکنه که به شدت خجالت بکشه و پنهان بشود.
ولی بعضی وقت ها فقط مسئله خجالت نیست و صحبت مشکلاتی بیش از این هستش.
یعنی شما می بینید که فرزند شما اصلا به سمت کودکان هم سن و سالش نمی رود،ترجیح می دهد تنها بازی کند و یا فقط با مادرش بازی کند،اسباب بازی بهش می دهیم میبینیم که هیچ بازی معناداری با اسباب بازی نمی کند.
مثلا یک دختربچه باید عروسک را ناز کند،غذا دهنش کنه،بغلش کند ولی می بینید نه !
عروسک را پرت می کند و یا یک پسربچه وقتی با ماشین بازی می کند باید بازی های معنی دار داشته باشد ،نه اینکه فقط ماشین را راه ببرد بلکه خودش بشه راننده و مثلا پارک کند و تصادف کند.
اگر بازی های معنی دار انجام نمی دهد،اگر به سمت همسالان زیاد تمایل ندارد،اگر ارتباط چشمی اش با غریبه ها ضعیف است،یعنی سعی بکند تو چشم غریبه ها نگاه نکند،اگر بچه کم حرف می زند و سعی می کند از حرف زدن فقط در حد نیاز استفاده کند،اگر جملاتی که به کار می برد اشتباهه یعنی دستور زبان غلط دارد،به جای اینکه بگه “من اینو خوردم” بگه “علی اینو خورده” .
این ها را دقت کنید،این ها ممکن است که نشان دهنده کمبود مهارت های اجتماعی کودکان و بعضی از علایم کمبود طیف اوتیسم باشد،بنابراین بهتر است شما به پزشکتان مراجعه کنید تا از نظر طیف اوتیسم بچه ارزیابی شود تا درمان مناسب به موقع صورت گیرد.

در حال حاضر بسیاری از محققان اتفاق نظر دارند که مهارت‌های اجتماعی کودکان آموختنی هستند.
زیرا کودکانی که در محیط‌های نامناسب بزرگ شده‌اند، از لحاظ اجتماعی رفتارهای نامعقول دارند.
با توجه به این مسائل، دست‌اندرکاران تعلیم و تربیت نقش مهمی در طراحی برنامه‌های آموزشی مهارت‌های اجتماعی داشته‌اند و با استفاده از تجارب خود و همچنین تئوری‌های مطرح‌شده در این حوزه برنامه‌­های مربوط به آموزش مهارت اجتماعی کودکان را طراحی می‌کنند.

مهم ترين مهارت های اجتماعی کودکان:

چگونه مهارت‌های اجتماعی را به کودکان آموزش دهیم؟

مهم ترين مهارت های اجتماعي کودکان عبارتند از:

1- سلام کردن:

کودکان از طريق تعامل با هم سالان شان با آن ها ارتباط برقرار می کنند.
نخستين گام در برقراري ارتباط، سلام کردن به ديگری است. ما نه تنها با استفاده از واژگانی مثل« سلام » و « حالت چطوره »، بلکه با تغيير حالت چهره، تُن صدا، ژست و فرم نشستن و ايستادن نيز با افراد ديگر ارتباط برقرارمي کنيم.
کودکانی که مشکل ارتباطی دارند، ممکن است به افراد آشنای خود هم سلام نکنند. آن ها ممکن است درست کنار دوست شان راه بروند، ولی حتی يک نگاه هم به او نکنند يا اگر حرفی بزنند، احتمالاً تماس چشمي با او برقرار نمی کنند و سرشان را به زير مي اندازند. در مواردی، اگر سلام هم بگويند، ممکن است تن صدای شان چندان دوستانه و صميمی نباشد. بخش غيرکلامی سلام کردن هم به اندازه ي بخش کلامی آن اهميت دارد.
هنگام سلام کردن مهم نيست که کودک از چه عبارت و جمله ای استفاده می کند يا با چه لحن و حالتي جمله اش را بيان می کند، مهم آن است که طوري به دوستش سلام کند که او از ديدنش احساس شادی و خوشحالی کند.
این یکی از نشانه های مهارت های اجتماعی کودکان است.

2- پيش قدم شدن در گفت و گو:

بعد از سلام و احوال پرسی، معمولاً گفت و گو شروع مي شود.
براي ورود به بحث، کودک بايد بتواند مکالمه ای را آغاز کند، ادامه دهد و به پايان برساند.
اين مهارت مستلزم خوب گوش دادن و توجه کردن است.
براي مثال، او بايد اصل « رعايت نوبت » را بداند.
گاهی کودکان موضوعی برای صحبت کردن با يک ديگر ندارند، در اين گونه موارد می توانند پرسشی را مطرح کنند؛ مثل کارتون خرس ها را ديده ای؟
يا می دانی در مدرسه چه اتفاقی افتاده است؟
موضوع بحث بايد برای هر دو طرف جالب و جذاب باشد تا هر دو را به نوعی درگير صحبت کند.
مکالمه ی يک طرفه موجب خستگی و کسالت دو طرف می شود و ممکن است موجب قطع همين ارتباط ساده هم شود.
حتي ممکن است تأثير منفی در ذهن آن دو بگذارد و در آينده هم تمايلی برای صحبت کردن با هم نداشته باشند.
پس گوش کردن مثل صحبت کردن مهم است.
اگر کودک علاقه ای به آن چه دوستش می گويد، از خود نشان ندهد، ممکن است از صحبت کردن با او منصرف شود.
کودکان کم توجه و پرتحرک، اغلب زمان صحبت کردن و گوش کردن را درست تشخيص نمی دهند.
این موضوع نیز نقش مهمی در مهارت های اجتماعی کودکان دارد.

3- درک احساس شنونده:

زمانی که يک گفت و گو آغاز می شود، برای حفظ و ادامه ی آن لازم است که گوينده به حالت های عاطفی شنونده اش توجه داشته باشد.
کودکانی که مشکل ارتباطی دارند، اغلب در درک احساس شنونده نيز ناتوان هستند، در حالي که کودک اجتماعی، سريع و راحت می تواند حالت های احساسی شنونده اش را بشناسد و طبقه بندی کند، آن گاه سخنانش را ارزيابی کند و بر اساس پاسخ هايی که از شنونده دريافت می دارد، کلماتش را انتخاب کرده و گفت و گو را ادامه دهد.
این موضوع نیز نقش مهمی در مهارت های اجتماعی کودکان دارد.

4- هم دلی کردن:

هم دلی کردن شبيه درک گفته های ديگران است، با اين تفاوت که شنونده بايد سعی کند احساسات ساير افراد را نيز درک کند. هم دلی کردن اين امکان را به فرد می دهد که بتواند ارتباط واقعی با دوستانش برقرار کند. برای مثال، اگر دانش آموزی در درس رياضی نمره ی 20 گرفته ولي دوستش 11 شده است، بتواند شادي خود را کنترل کرده و با دوستش به ابراز هم دردی بپردازد. او می تواند با گفتن جمله اي نظير « اشکال ندارد، سعي کن در امتحان بعدی بيش تر درس بخوانی تا نمره  بهتری بگيری »، او را دلداری دهد. اینها نشانه ای بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان شماست.

5- يافتن نقاط مشترک:

برای حفظ يک مکالمه ی دوستانه، توجه به نقاط مشترک هر دو طرف اهميتی خاص دارد.
اين سرنخ ها به کودک يا نوجوان کمک می کند تا تمايل بيش تري برای ادامه ی دوستی و ديدارهای بعدی با هم داشته باشند.
بخش مهم شناخت اين سرنخ ها، توجه به لحن و زير و بمی صدای افراد است.
براي مثال هر دو از يک ويژگي آموزگارشان خوش شان بيايد يا به ورزش فوتبال علاقه مند باشند.

6- پيش بينی کردن:

براي حفظ گفت و گو، کودک بايد از قبل بتواند تأثير گفته های خود را بر شنونده پيش بيني کند و افکار شنونده را در نظر داشته باشد.
براي مثال، اگر احساس مي کند که جمله اش می تواند موجب ناراحتی، آزردگی، خشم يا اندوه شنونده شود، ممکن است شيوه ي بيان کلمات يا جملات خود را تغيير دهد. کودکان غير اجتماعی معمولاً توجهي به اين نکته ندارند و قادر نيستند کلام خود را تغيير دهند.
در مورد آن چه قصد دارند بگويند، کمي فکر مي کنند و آن گاه به زبان مي آورند.
براي مثال، وقتي کودکان و نوجوانان در حال صحبت درباره ی تيم ورزشی مورد علاقه شان هستند و از اين گفت و گوی خود لذت مي برند، بديهي است که اگر يک نفر به آن ها بگويد « هفته ديگر امتحان رياضي داريم، آيا شما تمرين کرده ايد؟ » خوش شان نخواهد آمد و او را طرد خواهند کرد. زمانی که فرد کلام ديگران را قطع می کند ( وسط حرف ديگران می پرد ) و بدون در نظر گرفتن شرايط فعلی جمع، سخنی می گويد، مورد بی مهری سايرين قرار خواهد گرفت.

7- شيوه حل مسئله:

بخش ديگری از مهارت اجتماعی افراد مربوط به تشخيص درست اختلاف ها و مسائل بين افراد است.
گاهی ممکن است فردی با گفته های شما موافق نباشد و از شنيدن سخنان شما خشمگين شود و شروع به پرخاشگری و تندی با شما کند، در اين گونه موارد چگونگی پاسخ دهی شما به حالات عاطفی شنونده، تأثير زيادي بر روند گفت و گو دارد. کودکان و نوجوانانی که توانايی درک اختلافات ضمن گفت و گو را ندارند، معمولاً دچار ضعف ارتباطی هستند.
آن ها خيلي زود عصبانی می شوند و ممکن است از صحبت کردن با شنونده تا مدت ها صرف نظر کنند.
اين گونه کودکان مي خواهند هميشه برنده باشند و اصولاً برايشان مهم نيست که چه بهايی برای اين برنده شدن بايد بپردازند ( از دست دادن دوست ).
اين گروه مدام در اجتماع لطمه مي خورند و براي خودشان دشمن مي تراشند.
اختلاف داشتن با ديگران اجتناب ناپذير است و اغلب برای شفاف سازی موضوع بايد به گفت و گو بپردازند.
براي يک مکالمه و گفت و گوی دو طرفه و حفظ روابط دوستي نياز به برنده شدن يک طرفه نيست، بلکه بايد هر دو طرف از مکالمه برنده بيرون بيايند.
درواقع شیوه حل مسئله در مهارت های اجتماعی کودکان نقش موثری دارد.

8- استفاده از روش بارش مغزی:

استفاده از روش بارش مغزی نیز می‌تواند مؤثر باشد.
به این صورت که کودک متوجه شود راه حل‌های مختلفی برای یک مسأله وجود دارد و با تفکر راه‌های مختلف را برای مشکل عنوان شده توسط مشاور یا مربی پیشنهاد دهد و راه حل‌ها در گروه به بحث گذاشته شود. با این روش می‌توانیم به کودکان این مسأله را بیاموزیم که بیش از یک راه حل برای هر مشکل وجود دارد.
یافتن راه حل‌های جایگزین حل مسأله اجتماعی نیز بر مهارت‌های اجتماعی کودکان مؤثر بوده است.

9- عذرخواهی کردن:

هر فردی ممکن است گاهي دچار سوء تفاهم و اشتباه در روابط اجتماعی خود با ديگران شود.
فردی که از مهارت های اجتماعی بالايی برخوردار است، با اعتماد به نفس کافی پا پيش می گذارد و بابت اشتباهش عذرخواهی می کند.
با اين شيوه پسنديده، او سريع و آسان مي تواند رفتارش را تصحيح کند.
کودکانی که در مهار تهای اجتماعی ضعيف هستند، هنگام بيان عذرخواهی دچار دردسر می شوند و دست و پای خود را گم می کنند.
آن ها می ترسند که ديگران آنان را احمق بدانند در حالی که مردم معمولاً براي کسی که بابت اشتباه خود عذرخواهی می کند، احترام و ارزش بيش تری قائل هستند.

10- استفاده از ایفای نقش:

استفاده از ایفای نقش نیز می‌تواند مؤثر باشد.
می‌توانیم در یک گروه به هر کودک بر اساس داستانی یک نقش بدهیم و مواردی مانند ارزیابی رفتار عمدی و غیرعمدی را در برخوردهای روزانه بین همکلاسی‌ها آموزش دهیم.

باز کردن چت